تفکر سیستمی در مدیریت چیست و چه مزایایی دارد؟

امروزه تفکر سیستمی در مدیریت بعنوان یکی از روش های مدیریت سازمان اهمیت زیادی پیدا کرده است. یک سازمان از روش های مختلفی برای رشد کسب و کار، فروش محصولات و بازاریابی خدمات خود و ارتباط با مشتریان استفاده می کند. با دانش کافی نسبت به این روش های می توانید با تسلط کامل کسب و کار خود را مدیریت کنید.

تفکر سیستمی در حال حاضر توسط بسیاری از مدیران و صاحبان کسب و کار استفاده می شود و در زمینه های مختلف موجب رشد کسب و کار شده است. تحقیقات نشان داده که تکنیک تفکرسیستمی در سال های اخیر اهمیت زیادی داشته و مدیران با درک عمیق از آن و آشنایی با اصول این تفکر سیستمی مهارت لازم در این زمینه را پیدا کرده و می تواند سیستم را کنترل کنند.

تفکر سیستمی چیست؟

تفکر سیستمی به عنوان ابزار و تفکری است که با ایجاد رویکرد سیستمی در تشخیص و حل مسائل سازمان دقیق و جامع عمل می کند. استفاده از تفکر سیستمی این امکان را به شما می دهد که قبل از نتیجه گیری، با طرح سوالات جامع و بررسی عواقب یک تصمیم یا رفتار اقدام کنیم.

تفکر سیستمی به عناون روشی برای سیستم سازی شناخته می شود که با رویکری متفاوت برای مواجهه با مسائلی که روزانه در کسب و کارتان برخورد دارید. با درک این روش و ایجاد تفکر درست، شما می توانید استفاده درستی از ابزارهای سیستمی برای حل مسائل سازمان داشته باشید.

هدف از تفکر سیستمی درک فرآیندکلی سیستم و اداره درست آن است که مدیران در موقعیت های حساس و با در نظر گرفتن ارتباط بین عناصر و اجزای مختلف سازمان از آن بهره مند می شوند.

تفکر سیستمی با ایجاد دید بلند مدت در مدیریت سازمان، کمک می کند که زمانی که تصمیمی می گیرد بداند این تصمیم در کدام مرحله و در کدام بخش تاثیر گذار است. بنابراین با دید کلی و جامع نگر به همه مسائل و اجزاء آن نگاه می کنید.

وقتی تفکر سیستمی داشته باشید یا دقت بیشتر در جزئیات و اقدامات و رفتارها به جای سطحی نگری به ننایج بلند مدت آن و حتی چندین سال بعد را در نظر دارید .

تفکر سیستمی کمک می کند با انتخاب های سنجیده و درست تصمیم گیری های آگاهانه داشته و با شناخت عمیق تر و کامل از موضوعات و سیستم کسب و کار تسلط کاملی به وظایف خود در سازمان داشته باشید.

تفکر سیستمی با بهبود ذهنیت و نگاه شما نسبت به مشکلات سازمان روش های مقابله و حل مسائل را برای شما بهبود می دهد و دید وسیع تری نسبت به مسائل برخورد می کنید. در مجموع با یادگیری اصول تفکر سیستمی می دانید که هر تصمیمی چه تاثیر و نتایجی در سازمان دارد و تا جای ممکن می توانید از تاثیرات مخرب و منفی این تصمیمات و اقدامات جلوگیری کنید.

انواع تفکر سیستمی در مدیریت

1.تفکر سیستمی پویا

این تفکر برای ترسیم روند یک مسئله یا موضوع به صورت یک الگو در طولانی مدت بکار می رود. در تفکر پویا شما مسئله ای که با آن مواجه هستید را به عنوان یک گام از فرایندی می دانیم که از قبل شروع شده و تا کنون ادامه دارد. در تفکر پویا با ساخت یک مدل نشان می دهیم که یک تصمیم چطور ایجاد شده و چطور در طول زمان می توانیم آن را بهبود دهیم.

2.تفکر سیستمی به عنوان علت

در این نوع تفکر به سیستم به عنوان علت اصلی ایجاد رفتار دیده می شود و رفتار موجود را ناشی از اداره سیستم توسط کارکنان خارجی اداره می دانید. در این تفکر افرادی که مدیریت تصمیم گیری های سازمان را بر عهده دارند مسئول رفتار سازمان هستند. برای تقویت این نوع تفکر این سوالات را از خود می پرسید:مسئولیت این کار به چه کسی بوده است؟ مقصر نتایج انها هستند؟ و …

3.تفکر سیستمی جنگل بین

در این تفکر شما برای مطلع شدن از برخی موارد نیاز دارید روی مسائل جزئی تسلط داشته باشید. در این نوع تفکر مدل سازی با اندیشیدن به جزئیات بیش از حد انجام می شود. تفکر جنگل بین کمک می کند تا با دسته بندی جزئیات سازمان تصویری جامع از آن داشته باشیم.

4.تفکر سیستمی عملیاتی

تفکر عملیاتی علت ایجاد یک رفتار در سازمان را بررسی می کند و بااین نوع تفکر شما می دانید که کدام عامل بر نتیجه تاثیر داشته یا نه. اما از نحوه تاثیریگذاری علت بر نتیجه صحبتی نمی شود. با استفاده از تفکر عملیاتی فرایند یادگیری همراه با تجارب و کسب مهارت است.

5.تفکر حلقه بسته

با استفاده از تفکر حلقه بسته علت و یا عوامل به صورت روند دائمی است که برای نتیجه بخش بودن آن نیاز است لیستی از عواملی را که با انهامواجه می شوید در نظر گرفته و نوع تاثیر آن متوجه شده و حتی از نحوه اثرگذاری عوامل به یکدیگر هم آگاه شوید در نتیجه با این نوع تفکر شما بدنبال حلقه های علیت بسته هستید.

6.تفکر کمی

در سازمان برخی موارد قابل اندازه گیزی نستند و نمی توان به طور دقیق محاسبه کرد. به طور مثال شما نمی توانید انگیزه کارکنان را اندازه بگیرید! اما آیا می توانید بگویید انگیزه کارکنان بر عملکرد آنها تاثیری ندارد؟!

این نوع تفکر، تفکر کمی است که در عین اینکه نمی توان اندازه گیری دقیق از عوامل داشت امامی توانید با کمی سازی این عوامل میزان تاثیر انها را بررسی کنید. برای تقویت تفکر کمی در سازمان ارزیابی هایی که اخیرا در سازمان شما اتفاق افتاده را در نظر گرفته و از خود سوال کنید چه عواملی در این ارزیابی وجود ندارد؟ و با مد نظر قرار دادن آنها به بررسی کمی آنها بپردازید.

7.تفکر علمی

مرحله نهایی در تفکر سیستمی، تفکرعلمی است که برای کسب و کارهای که مدل آنها علمی است مدیران سازمان به این نوع تفکر ارزش قائل هستند.

در تفکر علمی تحلیلگران سعی می کنند مدلسازی هایی را ارائه دهند که از گذشته تا به امروز به را خوبی نشان دهد.

ویژگی های تفکر سیستمی

• تفکر سیستمی کمک می کند از همه کارکنان به بهترین نحو ممکن برای رسیدن به اهداف استفاده کنید.
• با تفکر سیستمی می توانید بحران های مدیریتی را حل کنید.
• تفکر سیستمی با استفاده از رویکرد سیستمی موجب تصمیم گیری های درست می شود.
• با تفکر سیستمی می توانید در هزینه و زمان خود صرفه جویی کنید.
• تفکر سیستمی فعالیت هایی که از گذشته تا کنون منجر به نتایجی شده را بررسی می کند.

سخن پایانی

در این مقاله از وب سایت مدیرناب به بررسی تفکر سیستمی به عنوان ابزاری برای بررسی ساختار سازمان به مدیران کمک می کند تا این روند اثربخش باشد. با سیستم سازی کاربردی کسب و کار و پیاده سازی تفکر سیستمی مهارت لازم در این زمینه را پیدا کرده و می تواند سیستم را کنترل کنند.